Mein Bild
Mitglied Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran VVMIran e.V. عضو کانون دفاع حقوق بشر در ایران و شبکه مدافعین حقوق بشر ایران
اخبار نقض حقوق بشر در ایران Nachrichten über Menschenrechtsverletzungen im Iran

28.09.2021

 
ورود بی ضابطه آفرودها به کویر، باعث نابودی طبیعت شده است

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، علی خالویی فعال زیست محیطی گفت: برخی از شهروندان که روز‌های تفریح خود به طبیعت می‌روند، خودخواهانه، در هر مکانی بساط آتش برپا می‌کنند، تاغزار‌ها را به آتش می‌کشند و شاخ و برگ گونه‌های گیاهی را می‌شکنند.
وی تصریح کرد: یکی از مخاطرات زندگی خزندگان دشت کاشان، ورود آفرود سواران و موتورسوارانی است که بنا به میل و علاقه خود خارج از مسیر‌های مشخص در ماسه‌های بادی رانندگی می‌کنند و با حرکت بی ضابطه در ریگزارها، حیات گونه‌های جانوری و گیاهی را به خطر می‌اندازند.
این فعال زیست محیطی افزود: بعد از تفریح در طبیعت، باید حواسمان جمع باشد که با اطمینان از خاموش شدن آتش، محیط را ترک کنیم. از مواد شیمیایی مثل شوینده‌ها استفاده نکنیم، از کشتن خزندگان در طبیعت، آلودگی محیط زیست، آتش زدن و شکستن درختچه‌ها خودداری کنیم تا محیط زیست سالم برای نسل آینده باقی بماند.
خالویی تاکید کرد: خزندگان، چون سرعت حرکت کم دارند، صدمه پذیر هستند و رفتار‌های دفاعی خاص دارند که در قالب استتار، تقلید، نمایش مرگ و دفاع شیمیایی در برابر مهاجمان از خود دفاع می‌کنند و مهمترین نقش را در مبارزه بیولوژیک با آفات و حشرات دارند.
وی گفت: تاکنون ۱۰ هزار گونه خزنده در جهان شناسایی شده است که ۲۵۵ گونه آن‌ها در زیستگاه‌های متنوع ایران حیات دارند که ۷۷ گونه مار، ۱۳۶ گونه سوسمار، و ۱۰ نوع لاک پشت شناسایی شده اند.

این فعال زیست محیطی افزود: بهترین شیوه مبارزه با ملخ کوهاندار که به عنوان یک معضل در سال‌های اخیر در منطقه کاشان خودنمایی می‌کند، خزندگان هستند که از تخم آن‌ها تغذیه می‌کنند و جمعیت آن‌ها را کنترل می‌کنند، در حالی که سموم شیمیایی باعث آسیب به حیوانات و محیط زیست می‌شود.

 

خبرگزاری هرانا : زن ۵۵ ساله از کارکنان بخش تامین اجتماعی قزوین، به دلیل مشکلات بازنشستگی دست به خودسوزی زده و اکنون در بیمارستان بستری است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، کارکنان درمان تامین اجتماعی اعلام کردند که یک نفر از همکاران بخش خدمات بیمارستان تامین اجتماعی قزوین که پیگیر امور بازنشستگی خود بود، دست به خودسوزی زده است. وی هم اکنون در بیمارستان بستری است.

شخصی که دست به خودسوزی زده، یک زن ۵۵ ساله‌ی در استخدام سازمان تامین اجتماعی است. وی به عنوان نیروی بخش خدمات مشغول به کار بوده و به گفته‌ی همکارانش قصد داشت که به صورت پیش از موعد و با استفاده از شرایط بازنشستگی در مشاغل سخت و زیان آور بازنشسته شود.

برابر قانون کارکنان درمان تامین اجتماعی، می‌توانند با شرط ۲۵ سال بیمه‌پردازی و پرداخت حدود ۵۰ میلیون تومان به سازمان تامین اجتماعی بازنشسته شوند اما عده‌ای هم وجود دارند که با وجود بیشتر از ۲۵ سال بیمه‌پردازی، امکان بازنشستگی ندارند و اینگونه که می‌گویند سازمان تامین اجتماعی به کل با بازنشستگی زودتر از ۳۰ سال کار آنها موافقت نمی‌کند.

از قرار معلوم کارکنان درمان تامین اجتماعی با آرای قضات دیوان عدالت اداری و تعریف ماهیت شغل خود ذیل قانون مدیریت خدمات کشوری و قانون تامین اجتماعی، امکان بازنشستگی با ۲۰ سال بیمه‌پردازی را مطابق قانون مشاغل سخت و زیان آور ندارند.

25.09.2021

 بیانیه کانون نویسندگان ایران

ادامه حبس سه عضو این کانون، سرکوب آزادی بیان است ...

خبرگزاری هرانا – کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه‌ای با اشاره به اینکه دفاع از آزادی بیان، مخالفت با سانسور و عضویت در کانون نویسندگان ایران به صدور حکم‌های سنگین برای رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن انجامید، خواهان آزادی بی قید و شرط این سه نویسنده شد و ادامه‌ اجرای حکم آنها را سرکوب آزادی بیان عنوان کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است “اجرای حکم زندان خندان، آبتین و باژن به‌رغم اعتراض‌های مردم آزادی‌خواه، افکار عمومی و مراجع حق‌طلب بین‌المللی، حتی در شرایط اوج همه‌گیری ویروس کرونا و کشتار هر روزه‌ی ناشی از آن، چیزی جز ادامه‌ی همان سیاست قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای و به خاموشی کشاندن نویسندگان و دگراندیشان نیست”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه‌ای خواهان آزادی بی قید و شرط، رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن سه تن از اعضای این کانون شد.

متن کامل این بیانیه در ادامه می آید:

امروز پنجم مهر ماه ۱۴۰۰، یک سال از به بند کشیدن سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن می‌گذرد. سه عضو پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در پی پرونده‌سازی وزارت اطلاعات و با حکم بیدادگاه قوه‌ی قضاییه در مجموع به ۱۵سال و ۶ ماه حبس محکوم و درست در بحبوحه‌ی همان روزهای هول‌انگیزی به زندان افکنده شدند که مرگ و میر گسترده‌ی ناشی از همه‌گیری ویروس کرونا، روزانه صدها قربانی می‌گرفت و این روزها همچنان رو به اوج است. مشارکت در تدوین کتاب «۵۰ سال کانون نویسندگان ایران»، انتشار بیانیه‌های کانون، حضور بر مزار محمد مختاری و محمدجعفر پوینده و شرکت در مراسم سالگرد شاعر بزرگ احمد شاملو، مصداق اتهام‌های واهی و بی اساس «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» منتسب به این سه عضو کانون نویسندگان ایران است.

افزون بر این، در این یک سال نیز همچون گذشته، حکومت با تشدید غارتگری و فساد سیستماتیک خود بر فقر و فلاکت مردم افزوده است و در پاسخ به آزادی‌خواهی، حق‌طلبی و مطالبه‌گری آن‌ها، زندان‌ها را از معترضان و منتقدان انباشته است. در مقابل خواست اجتماعی «آزادی بیان و اندیشه و نشر بی هیچ حصر و استثنا برای همگان» نیز پاسخ حاکمان مثل همیشه جز سرکوب نبوده است. دفاع از آزادی بیان، مخالفت با سانسور و عضویت در کانون نویسندگان ایران به صدور حکم‌های سنگین برای سه نویسنده انجامید. اجرای حکم زندان خندان، آبتین و باژن به‌رغم اعتراض‌های مردم آزادی‌خواه، افکار عمومی و مراجع حق‌طلب بین‌المللی، حتی در شرایط اوج همه‌گیری ویروس کرونا و کشتار هر روزه‌ی ناشی از آن، چیزی جز ادامه‌ی همان سیاست قتل‌های سیاسیِ زنجیره‌ای و به خاموشی کشاندنِ نویسندگان و دگراندیشان نیست؛ تا آن‌جا که حتی درخواست مرخصی آنان در این شرایط بحرانی با وجود ارائه‌ی پرونده‌ی پزشکی‌شان با مخالفت مراجع قضایی روبه‌رو شد.

اعضای مستقل، آزادی‌خواه و سانسورستیز کانون نویسندگان ایران با بیش از نیم‌قرن مبارزه در راه راستین آزادی بی‌ هیچ حصر و استثنای اندیشه و بیان در برابر تهدید، بازداشت و زندان سرافرازانه ایستاده و حتی از جان خود نیز گذشته‌اند.

کانون نویسندگان ایران خواهان آزادی بی قید و شرط رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن است و ادامه‌ی اجرای حکم این سه عضو کانون را سرکوب آزادی بیان و اقدامی جنایتکارانه می‌داند.

کانون نویسندگان ایران

پنجم مهر ماه ۱۴۰۰”


22.09.2021

 قتل ناموسی؛ شدیدترین شکل خشونت خانگی/ رضوان مقدم

قتل ناموسی؛ شدیدترین شکل خشونت خانگی/ رضوان مقدم

در آستانه‌ی روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنانیم؛ بنابراین پیش از ورود به موضوع قتل‌های ناموسی لازم است به تاریخچه‌ی این روز پرداخته شود. سال ۱۹۹۹ سازمان ملل ۲۵ نوامبر را به پاس تلاش و شهامت سه خواهر میرابل در جمهوری دومینیکن که در مبارزه با دیکتاتوری آن کشور به قتل رسیدند و برای جلب افکار عمومی به موضوع خشونت علیه زنان به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت؛ سپس در سال ۲۰۰۸ کمپین «دنیا را نارنجی کن!» با چشم‌انداز پایان‌دادن به خشونت علیه زنان و نهادینه‌سازی مخالفت با خشونت به زنان بوجود آمد.

خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است که برای توصیف کلی رفتارهای خشونت‌آمیز علیه زنان بر مبنای جنسیت به کار می‌رود که غالباً منجر به آسیب جسمی، جنسی یا روانی زنان می‌شود. بی‌تردید خشونت علیه زنان در تمام کشورهای جهان وجود دارد؛ با این تفاوت که در کشورهای پیشرفته خشونت علیه زنان جرم محسوب می‌شود و از نظر قانونی کسانی که مرتکب یکی از موارد خشونت علیه زنان شوند، مجازات می‌شوند.

عامل اصلی خشونت علیه زنان در انواع تبعیض‌های قانونی و سنت‌های زن‌ستیزانه و مردسالاری است که مانع از برابری زن با مرد در همه‌ی سطوح زندگی می‌‌‌شود. خشونت هم در تبعیض ریشه دارد و هم به آن دامن می‌‌‌زند. یکی از رایج‎ترین شکل‎های این پدیده‌ی مخرّب درمحیط‌‌‌های خانوادگی و خصوصی است؛ یعنی در  محیط‌‌‌هایی که هنوز در بسیاری از جوامع اساساَ یک قلمروی مردانه است و مسبب فجایع و ناهنجاری‌‌‌های بی‌‌‌شماری از جمله قتل‌های ناموسی می‌شود...

ادامه در ماهنامه : خط صلح

 خانه‌ی امن زنان؛ در گفتگو با مریم حسینی، فعال حوزه‌ی زنان


ماهنامه خط صلح – خانه‌ی امن یکی از روزنه‌های امید برای حفاظت جانی و روحی زنان است. در کشورهای توسعه‌نیافته خشونت علیه زنان اغلب به دلیل بافت سنتی جامعه از دیگر نقاط بیش‌تر است. وقتی‌ بافت سنتی جامعه، قانون و خانواده وظیفه‌ی خود را برای حمایت از زنانی که در معرض خشونت بوده‌اند، انجام نمی‌دهد، راهی جز پناه‌بردن این زنان به خانه‌ی امن وجود ندارد. این زنان معمولاً در معرض خطر خودکشی، به‌قتل‌رسیدن، ازدواج اجباری، خشونت‌های جسمی، روحی و جنسی قرار دارند. همین موارد وجود خانه‌ی امن را برای آنان ضروری می‌کند. آمارها نشان می‌دهند، در بسیاری از کشورها افزایش خشونت خانگی در دوران کرونا گزارش‌شده که این مسئله وجود خانه‌های امن برای زنان را ضروری‌تر می‌کند.

خانه‌های امن برای زنان از اکتشافات جامعه‌ی مدرن یا تنها اروپا نیست. در گذشته این کار از سوی صومعه‌ها انجام می‌شد. در ژاپن فئودالی خانه‌هایی به نام (Kakekomi-dera) وجود داشت که زنانی که تحت خشونت‌های خانگی قرارگرفته بودند، با بچه‌هایشان آن‌جا زندگی می‌کردند. خانه‌های امن جدید در کشورهای توسعه‌یافته از دهه‌ی ۱۹۶۰ به بعد تأسیس شدند اولین کنفرانس جهانی پناهگاه‌های زنان در سال ۲۰۰۸ در کانادا برگزار شد و متعاقباً تأسیس شبکه‌ی جهانی پناهگاه‌های زنان به وجود آمد. دومین کنفرانس جهانی پناهگاه زنان در فوریه‌ی ۲۰۱۲ برگزار شد...

ادامه در سایت : خط صلح


معرفی کتاب «گره» با نگاهی به ازدواج زودهنگام در ایران


 ازدواج زودهنگام در همه‌ی نقاط جهان دیده می­شود و به هیچ عنوان نوظهور نیست. آن‌چه در رابطه با این موضوع نوظهور است، آشکارشدن ابعاد مختلف و تأثیرگذار ازدواج کودکان بر جامعه‌ی بشری است. این پاسخ به این سؤال است که چرا بعد از گذشت قرن­ها که کودکان ازدواج را تجربه کرده‌اند، امروز و در قرن بیست‌ویک جامعه‌ی جهانی به شدت مقابل این عمل ایستاده. در همه‌ی نقاط جهان دلایل متعدد، غیرمشابه و گوناگونی وجود دارد که منجر به ازدواج در سنین پایین برای پسران و دختران می­شود. عوامل گوناگونی وجود دارد که هم‌چنان به این عمل قوّت می­بخشد و سبب تداوم ازدواج کودکان می­شود. از سوی دیگر ازدواج زودهنگام مقوله­ای کلی است که با خود عوارض، عواقب و پدیده­های دیگری به همراه می‌آورد. از این رو بهتر است به مقوله‌ی ازدواج زودهنگام هم‌چون یک چرخه‌ی زیستی نگاه شود. هنگامی که کودکی ازدواج می­کند، چرخه یا گردونه­ای به راه می­افتد که در آن ابتدا فرد باید به دنبال حفظ کیان خانواده باشد، فرزندآوری کند و خود را برای تأمین نیازهای آتی خانواده‌ی نوتشکیل آماده کند؛ هم‌چنین در این شرایط ممکن است سختی­های دیگری نیز پیش پای کودک گذارده شود؛ مانند فوت همسر، ترک اجباری خانه، طلاق و نظایر آن.

جامعه‌ی جهانی ازدواج کودکان را نوعی خشونت و تجاوز تلقی می­کند. بسیاری از سازمان­های جهانی معتقدند که ازدواج کودکان ممکن است به خشونت­های زودهنگام جسمی و جنسی، بهره‌کشی، قاچاق انسان و… منجر شود یا همین دلایل از عوامل وقوع آن باشند.

سال‌ها پیش که شاید هنوز یک دهه هم از آن نگذشته، نجواهایی نسبت به موضوع ازدواج کودکان در ایران سر گرفت. از آن تاریخ تا امروز تعداد زیادی پایان‌نامه و پژوهش و کتاب نگاشته شده و مسئولان رده‌بالای کشوری و رسانه‌ها متوجه میزان اهمیت این موضوع و حقوق کودکان شده‌اند؛ اگرچه مبحث ازدواج زودهنگام تنها یک موضوع از ده‌ها موضوع در حوزه‌ی حقوق کودکان است، اما به تنهایی جوانب بسیاری از زندگی کودکان را در بر می‌گیرد...

ادامه در ماهنامه " خط صلح "


21.09.2021

روز جهانی صلح مسئولیت مردم ، جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر ...


 مسئولیت مردم، جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر

به نظر می‌رسد استمرار فعالیت و پافشاری هر چه بیشتر مردم و فعالان حقوق بشر و جامعه مدنی با تاکید روزافزون آنها بر صلح و بهبود وضعیت حقوق بشر همراه با افزایش فشار به حکومت‌های غیر دموکراتیک و مستبد و آگاه‌سازی هر چه بیشتر توده و جامعه‌ی جهانی از نقض سیستماتیک حقوق بشر از طریق اصرار بر لغو اجرای احکام اعدام، لغو قوانینی که شکنجه و یا بدرفتاری‌های دیگر تحت عنوان مجازات را ممکن می‌سازد و همچنین لغو کلیه‌ی قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان و همچنین اقلیت‌های قومی و مذهبی و درخواست از جامعه‌ی جهانی برای آنکه مذاکرات و منافع اقتصادی کشورهای خود را وجه‌المصالحه حقوق اساسی و آزادی‌های بنیادی مردم ایران قرار ندهند و با ابزارهای مختلف از حاکمان ایران بخواهند که به نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران پایان دهند، از جمله مطالبات و وظایفی است که هر چه بیشتر و با صدایی بلندتر باید (توسط مردم و جامعه مدنی و فعالین حقوق بشری) به آن همت گماشته شود.

اگر خواهان دنیایی عاری از خشونت و جنگ، ترور و تروریسم، فقر و مهاجرت، بی‌خانمانی و آوارگی، استبداد و خودکامگی و ستم علیه سایر طبقات و اقشار تحت ستم هستیم که در صلح و آرامش همه استعدادهای انسانی شکوفا شود، چاره‌ای جز مبارزه برای به رسمیت شناخته شدن موازین حقوق بشر و پشت سر گذاشتن موانع آن پیش روی آن وجود ندارد...

ادامه مقاله در سایت " خط سرخ "

20.09.2021

 خرید و فروش نوزاد در مشهد ...

دریافت قانونی شناسنامه برای نوزادان 

پلیس نسخه باند مخوف را پیچید ...

با دستگیری سه عضو دیگر شبکه سازمان یافته کودک ربایی و خرید و فروش نوزادان در مشهد، ترفندهای اعضای این شبکه زیرزمینی برای بستری کردن زائوها در بیمارستان و دریافت قانونی شناسنامه برای نوزادان فروخته شده لو رفت. با دستگیری سه عضو دیگر شبکه سازمان یافته کودک ربایی و خرید و فروش نوزادان در مشهد، …


19.09.2021

 

کمپینی که خواستار پایان دادن حکومت ایران به نفرت‌پراکنی علیه بهائیان این کشور است با حمایت جهانی بی‌سابقه‌ای از طرف تمامی اقشار جامعه مواجه شده است... 

کمپین #StopHatePropaganda (با هشتگ فارسی #ایران_بدون_نفرت) که خواستار پایان دادن حکومت ایران به چهل سال نفرت‌پراکنی حکومتی علیه بهائیان این کشور بود با حمایت بی‌سابقهٔ اتحادی جهانی متشکل از مقامات دولتی، رهبران اندیشه، سازمان‌های جامعۀ مدنی، فعالان حقوق بشر، رهبران دینی، هنرمندان، ایرانیان برجسته و بسیاری افراد دیگر، بیش از ۸۸ میلیون نفر مخاطب پیدا کرد و در سراسر دنیا به ترند تبدیل شد. دفتر جامعۀ جهانی بهائی (‌BIC) از بیش از ۴۲ هزار مطلب منتشرشده در ارتباط با این کمپین در شبکه‌های اجتماعی خبر داده که خواستار پایان سرکوب بهائیان ایران شدند. بانی دوگال، نمایندۀ ارشد جامعهٔ جهانی بهائی در سازمان ملل متحد می‌گوید: «حمایت بی‌سابقه از این کمپین ما را بسیار تحت تأثیر قرار داد. جامعهٔ بین‌الملل مدت‌هاست بهائیان ایران را به عنوان جامعه‌ای بی‌گناه می‌شناسد که هدف تهمت و افترا و سرکوب‌ حکومت ایران قرار دارند. امروز جهانیان علیه این بی‌عدالتی به پا خاسته‌اند.»

17.09.2021

 

 از دینی که آموزه‌هایش مخالف حقوق انسانی است نباید پیروی کرد " صدیقه وسمقی "

نواندیشان اسلامی در ایران چه دیدگاه و تعاملی با آیین‌های بابی و بهائی دارند، و ورای توجه به حقوق شهروندی بهائیان در سال‌های اخیر، چقدر با تاریخ و اندیشه‌های بابی و بهائی، آشنایی دارند؟ این شناخت تا چه حد ضروری است؟ این پرسش‌ها را با صدیقه وسمقی، اسلام‌پژوه و تحلیل‌گر مسائل اجتماعی، مطرح کرده‌ایم.


شما در سالیان گذشته، به همراه تعدادی دیگر از نواندیشان دینی، به صورتی صریح از حقوق مدنی بهائیان ایران دفاع کردهاید. مبنای چنین دفاعی چه بوده است؟ به رسمیت شناختن حقوق مدنی گروه‌های مختلف دگراندیش شرط انکارناپذیری برای ایران دموکراتیک است. اما شاید آنچه گفتگو و تعامل میان گروه‌های مختلف را تسهیل می‌کند شناخت اعتقادی از یکدیگر است. با توجه به تجربه‌ی مطالعه‌ی آثار بابی و بهائی، تا چه اندازه چنین شناخت متقابلی را ضروری می‌دانید؟ چگونه می‌توان زمینه‌ی چنین گفتگویی میان نواندیشان دینی و بهائیان را فراهم کرد؟ با توجه به تجربه‌ی شخصی شما از مطالعه‌ی آثار بابی و بهائی، چنین مطالعاتی چگونه می‌تواند به گفتگوی میان نواندیشان دینی و بهائیان کمک کند؟ آیا چنین مطالعاتی می‌تواند تأثیر تبلیغات نادرست را از بین ببرد و  به تعامل سازنده کمک کند؟

فارغ از زمینه‌ی مشترکی که برای همکاری عملی میان گروه‌های مختلف، از جمله مسلمانان و بهائیان، وجود دارد، به نظر شما آیا حضور پررنگ موضوعات الهیاتی و کلامی در متون بابی و بهائی می‌تواند به نزدیکی و همکاریِ فکری میان بهائیان و نواندیشان دینی کمک کند؟ 

دانلود متن کامل گزارش <<< کلیک کنید

16.09.2021

 ابراز نگرانی جامعه جهانی بهائی در خصوص مصادره املاک بهاییان...

دفتر جامعه جهانی بهائی در ژنو با انتشار بیانیه ای نسبت به مصادره اموال بهائیان ایران ابراز نگرانی کرد و با اشاره به اقدامات اخیر جمهوری اسلامی برای توقیف زمین های شش شهروند بهائی در سمنان، از سازمان ملل متحد و جامعۀ بین المللی تقاضای مداخله کرد. در این بیانیه آمده است، در صورت توقیف املاک سمنان، این زمینها به سازمان “ستاد اجرای فرمان امام خمینی” منتقل می شود که تحت نظارت رهبر جمهوری اسلامی فعالیت می کند. به گزارش خبرگزاری هرانا، دفتر جامعه جهانی بهایی در ژنو نسبت با انتشار بیانیه ای به مصادره اموال بهائیان ایران ابراز نگرانی کرد.

متن کامل این بیانیه عینا در پی م‍ی‌آید:

“اقدام مقامات حکومت ایران برای توقیف زمین هائی در استان سمنان متعلق به شش شهروند بهائی، موج جدیدی از خفقان اقتصادی علیه بهائیان ایران شروع شده است. در چهار دهۀ گذشته توقیف دارایی ها و املاک، یکی از روش های سرکوب بهائیان ایران به دلیل اعتقاداتشان بوده است. جامعۀ جهانی بهائی در این مورد، چندین نامۀ رسمی به گزارشگران ویژۀ سازمان ملل متحد نوشته و از سازمان ملل متحد و سایر فعالین بین المللی خواسته است تا با مداخله، اطمینان حاصل کنند که حکومت ایران بهائیان را از دارایی هایشان محروم نکند.

اوایل ماه نوابر، وب سایت قوۀ قضائیه با صدور ابلاغیە ای از توقیف قریب الوقوع املاک بهاییان خبر داده است. این ابلاغیە در حالی صادر شده است که در نوامبر ۲۰۲۰ تعدادی از املاک و زمینهای متعلق به بهائیان در سراسر ایران توسط نیروهای امنیتی قرار گرفت. در این حملات تعداد زیادی سند ملکی متعلق به بهائیان از جمله اسناد املاک سمنان که حال در شرف توقیف است جمع آوری شد. سال گذشته زمینهای بهائیان در روستای ایول در مازندران نیز توسط مقامات حکومت مصادره شد. “اتهامی” که دادگاه به عنوان دلیل توقیف ذکر می کند این است که این املاک متعلق به مؤسسات بهائی است. این در حالی است که مؤسسات بهائی در ۱۹۷۹ توسط جمهوری اسلامی بسته شدند و در ۱۹۸۳ به طور رسمی منحل گردیدند. همچنین تمامی زمین ها و املاک متعلق به مؤسسات بهائی بعد از انقلاب اسلامی مصادره شدند و در نتیجه هیچ ملکی در ایران در حال حاضر به این مؤسسات تعلق ندارد.

در صورت توقیف املاک سمنان، این زمینها به سازمان حکومتی و شبه دولتی “ستاد اجرای فرمان امام خمینی” منتقل می شود که تحت نظارت رهبر جمهوری اسلامی فعالیت می کند. بر اساس اصل ۴۹ قانون اساسی ایران که از آن برای توجیه این توقیفها سوءاستفاده می شود حکومت ملزم است مشروعیت چنین توقیفهایی را بر اساس قوانین اسلام ثابت کند. استفاده از این قانون علیه بهائیان به طور واضح نشان می دهد که تصاحب این املاک با انگیزۀ دینی صورت می گیرد. این توقیف ها نمونۀ آشکاری از خفقان اقتصادی است که با قوانین بینالمللی در مورد عدم تبعیض مغایرت دارد. اکنون جامعۀ جهانی بهائی از سازمان ملل متحد و جامعۀ بین المللی تقاضای عکسالعمل فوری دارد تا این اقدامات برای تصاحب املاک شخصی بهائیان متوقف شود. توقیف هایی که سال گذشته در روستای ایول صورت گرفت نیز بر اساس همین تفسیر تبعیض آمیز از اصل ۴۹ بود. این قانون همچنین برای توجیه مصادرۀ زمینهای کشاورزی که بیش از یک قرن متعلق به خانواده های بهائی در روستای روشن کوه بوده استفاده شده است.

پیش از این مقامات حکومت ایران از سمنان به عنوان “آزمایشگاهی” برای پیادهسازی کمپینهای سیستماتیک سرکوب بهائیان ایران است استفاده کرده اند. حملات به بهائیان سمنان از نظر شدت، میزان بسیج و هماهنگی عوامل رسمی و غیررسمی از جمله پلیس، دادگاه، مقامات محلی و روحانیون؛ و همچنین از نظر دامنۀ آزار و اذیت ها از نفرتپراکنی تا فشارهای اقتصادی، دستگیریها و ضرب و شتم قابل توجه بوده است. جامعۀ جهانی بهائی، اقدام به توقیف املاک بهائیان در سمنان را نمونهای در راستای کمپین حکومتی سرکوب اقتصادی بهائیان در کل کشور می داند.

مصادره املاک بهائیان روستای ایول در استان مازندران از سالهای اولیه پس از انقلاب اسلامی در ایران آغاز شد و در مهر ماه سال گذشته علی رغم تلاشهای فراوان بهائیان و بدون اینکه پرونده به رؤیت وکلا رسیده باشد تا بتوانند دفاعیه ای تهیه کنند، دادگاه تجدیدنظر با تأیید رأی دادگاه ویژه به نفع ستاد اجرائی فرمان امام خمینی که تحت کنترل رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله خامنه ای فعالیت می کند، اختیار فروش اراضی متعلق به بهائیان را به آن ستاد واگذار کرد. مصادره املاک بهائیان- اماکن متبرکه و همچنین املاک شخصی- بخشی از کارزار سیستماتیک سرکوب اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حکومت ایران علیه بهائیان بوده است. این تنها بخشی از تلاشی طولانی است که در مدت چهار دهه برای نابودی جامعه بهائی به عنوان یک موجود زنده و پویا در کشور انجام شده است.


14.09.2021

 معاون وزیر بهداشت : ۲۵ درصد دانش‌آموزان به‌دلیل نداشتن گوشی هوشمند ترک تحصیل کرده‌اند

معاون آموزشی وزیر بهداشت با بیان اینکه در خصوص پذیرش ظرفیت‌های دانشجویان به شدت در فشار هستیم، گفت: گاهی در اعداد و ارقام گفته می‌شود ارمنستان دو برابر ایران سرانه پزشک نسبت به جمعیت دارد.

ایسنا به نقل از مفدا، نوشت: معاون آموزشی وزیر بهداشت با بیان اینکه در خصوص پذیرش ظرفیت‌های دانشجویان به شدت در فشار هستیم، گفت: گاهی در اعداد و ارقام گفته می‌شود ارمنستان دو برابر ایران سرانه پزشک نسبت به جمعیت دارد.

دکتر علی‌اکبر حق‌دوست درجمع دبیران شورای مرکزی شوراهای صنفی دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور گفت: دوره بسیار خوبی را پشت سر گذاشتیم و به نظرم می‌آید این ارتباط با معاونت فرهنگی و دانشجویی برای بنده غیر قابل تکرار خواهد بود و برای وزارت بهداشت نیز گمان نمی‌کنم تکرار شود،‏ البته امیدوارم این پیش بینی غلط از کار در بیاید و این تعامل موثر ادامه پیدا کند. در این مدت با درایت دکتر لاری و همکاران ایشان، هیچ فاصله‌ای بین دو معاونت فرهنگی و دانشجویی و آموزشی وجود نداشت و مدیران این مجموعه و معاونت آموزشی در خدمت یکدیگر بودند و این تعامل اگر در دوران کرونا نبود، شاید اتفاقات نامیمونی می‌افتاد که اکنون هم قابل پیش بینی نیست. وی افزود: رفتار صمیمی، دلسوزانه و مادرانه معاون فرهنگی و دانشجویی وزیر بهداشت با دانشجویان، انگیزه ما را نیز در این حوزه بالا برد و من سخت می‌بینم معاون آموزشی دیگری تا این اندازه پیامک، ایمیل و تلفن دانشجویان را پاسخ دهد که البته این وظیفه من بوده است، زیرا ما روی این صندلی نشسته‌ایم که پاسخ‌گویی و شفافیت داشته باشیم که از این بابت خداوند را شکر می‌گویم. معاون آموزشی وزیر بهداشت در خصوص برخی درخواست‌های دانشجویی مطرح شده از سوی دبیران شورای مرکزی شوراهای صنفی دانشجویان مبنی بر برگزار نشدن و یا به تعویق افتادن برخی آزمون‌های حوزه معاونت آموزشی وزارت بهداشت، گفت: یک اصل را باید بدانیم که گاهی اوقات ذات کار ما و شما باعث می‌شود در برخی مسائل همراه باشیم، اما گاه این خواسته‌ها در مقابل هم قرار دارند، بر این اساس باید قاعده بازی را روشن کنیم تا بدانیم با چه قاعده‌ای باید پیش برویم. وی افزود: انتظار داریم همانگونه که در موضوعات مخالف با نظرتان، اعتراض دارید در زمان‌هایی که هم نظر هستیم نیز حمایت لازم را داشته باشید...

 چرا جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین تهدید علیه امنیت دیجیتال مردم است؟

 بخش قابل‌توجهی از زندگی امروزی بسیاری از ما، ازجمله شما که خواننده این نوشته هستید، در دنیای دیجیتال می‌گذرد و به محض باز کردن قفل گوشی هوشمندی که در دست داریم، وارد زندگی دیجیتالی می‌شویم که قوانین، عرف، عادت‌ها، نیازمندی‌ها، چالش‌ها و راهکارهای خاص خودش را دارد.

عمر این دنیای دیجیتال برای ما طولانی نیست، اما میزان تأثیر آن بر زندگی‌هایمان به‌قدری است که بخش قابل‌توجهی از ساعات شبانه‌روز را در آن می‌گذرانیم، اطلاعات مهم و محرمانه و شخصی‌مان را آن‌جا نگهداری می‌کنیم، اخبار و اطلاعات مؤثر زندگی را از آن‌جا می‌گیریم و تحت تأثیر اطلاعاتی که از زندگی دیجیتالی می‌گیریم، تصمیم‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی برای خود می‌گیریم.

بدون تردید مقوله «امنیت» در زندگی دیجیتالی اهمیتی فزاینده دارد و بدون ارائه یک راهبرد جامع دربارۀ مفهوم امنیت نمی‌توان از خود و زندگی دیجیتالی‌مان محافظت کنیم.

راهبرد جامع

من امنیت دیجیتال در دنیای امروز را در یک راهبرد جامع به سه سطح تقسیم می‌کنم؛ امنیت حساب‌های دیجیتالی، امنیت ذهن و روان، و امنیت اطلاعات و اخبار.

شاید در گذشته امنیت دیجیتال صرفاً در حوزه امنیت حساب‌های دیجیتالی مانند امنیت ایمیل، شیوه‌های شناسایی مهندسی اجتماعی و فیشینگ، استفاده از پسورد قوی، داشتن نسخه پشتیبان از اطلاعات مهم، استفاده از آنتی‌ویروس امن و معتبر، به‌روز رسانی اپلیکیشن‌ها و نرم‌افزارها و موضوعاتی از این دست خلاصه می‌شد؛ اما زندگی دیجیتالی آنچنان با پیچیدگی همراه شده که امنیت حساب‌های دیجیتال صرفاً در حد قفل زدن بر درِ خانه و گاوصندوق محسوب می‌شود و یک قفل محکم و معتبر تضمین نمی‌کند که شما بیرون از خانه و در جامعه هم امنیت داشته باشید.

از آن‌جا که این روزها حوصله مخاطب کم و کمتر شده است - که البته حق دارد و دلایل متعدد سیاسی اجتماعی هم دارد - ترجیحم این است که در این نوشته از موضوع امنیت حساب‌های دیجیتالی عبور کنم، اندکی به بحث امنیت ذهن و روان بپردازم و بخش عمده را به امنیت اطلاعات و اخبار اختصاص دهم.

آزار آنلاین

موضوع امنیت ذهن و روان که با اذیت و آزار آنلاین به خطر می‌افتد، مقوله‌ای حساس و چندوجهی است که می‌تواند به آسانی دستاویز کسانی قرار بگیرد که از این مفهوم سنگری برای پیشبرد اهداف سیاسی می‌سازند. هم‌چنین موضوع آزار آنلاین ارتباط تنگاتنگی با آزادی بیان دارد و بخشی از دغدغه‌مندان آزادی را نگران می‌کند تا مبادا میدان دادن به مفهوم آزار آنلاین در نهایت منجر به نقض آزادی بیان شود و ابزاری باشد که به‌جای یک بستر رهایی‌بخش، فضای خفقان به بار آورد.

چنین پیچیدگی‌هایی نیاز به واکاوی هرچه بیشتر موضوع آزار آنلاین را نشان می‌دهد و من از شما دعوت می‌کنم شما هم درباره آزار آنلاین بیندیشید و یافته‌هایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.

آزار پدیده‌ای است که واجد ویژگی‌های مشخصی است، از جمله آن‌که باعث برانگیخته شدن احساس‌های ناخوشایند از جمله تحقیر، شرم، ترس و شبیه به آن شود و ادامه‌دار باشد یا به هرنحوی تکرار شود. آزار آنلاین هم شامل همین ویژگی‌هاست و با کمک همین شاخص‌ها می‌توانیم تشخیص دهیم که دست به آزار زده‌ایم یا هدف آزار قرار گرفته‌ایم.

به‌طور معمول اگر کسی به‌واسطه سن، معلولیت، جنسیت، نژاد، تمایلات جنسی، اندام، رنگ پوست، و عقیده هدف احساس‌های ناخوشایند قرار بگیرد، یعنی مورد آزار قرار گرفته است. زندگی دیجیتالی قاضی و دادگاه ندارد که اگر آزار رساندیم، محاکمه شویم و یا اگر آزار دیدیم، شکایت به جایی ببریم. شبکه‌های اجتماعی مانند توئیتر و اینستاگرام هم قوانینی حداقلی و در بسیاری موارد ناقص و ناکارآمد دارند که در زمینه زبان‌هایی مانند زبان فارسی کاستی‌های فراوانی دارند.

مفهوم آزار آنلاین یک مسئله فرهنگی-عرفی است که تا رسیدن به نقطه تعادل نیازمند آموزش و تمرین فراوان است. ایجاد حس شرم و تحقیر در دیگران به‌طور عمومی امر ناپسندی است و نباید ویژگی‌های شخصی افراد را دستمایه حمله به آنها قرار داد. آزار آنلاین درست مانند اذیت و آزار در دنیای غیردیجیتال تأثیر مستقیم و جدی بر زندگی افراد دارد و باعث آسیب‌های فراوانی شده است. اما موضوع به همین سادگی هم نیست!

آزار پدیدۀ مذمومی است اما باید تأکید کرد که هدف آزار قرار گرفتن مساوی با حقانیت و درستی سخنان فرد آزاردیده نیست. در فضای سیاسی اجتماعی کنونی ایران که حکومت در نقطۀ افراطی و ورای تصور از خشونت علیه مردم ایستاده، با تمام توان بر شیپور اذیت و آزار مردم می‌دمد، روزگار را بر مردم چون شام تار کرده و تنها پاسخش به هر دیالوگی سرکوب خون‌بار و خشونت‌بار است، انتظار واکنشی آرام و عاری از خشونت به گفتمان حامی جمهوری اسلامی تصوری آغشته به جهل یا فریب است.

در چنین فضایی اگر وارد گود شدید و مواضع چالش‌برانگیز گرفتید و در دفاع از حکومت جمهوری اسلامی قلم زدید، حق ندارید پشت مفهوم آزار آنلاین سنگر بگیرید و همۀ منتقدان‌تان را به کسانی که با تندی و تحقیر با شما برخورد کرده‌اند، تقلیل بدهید و با مظلوم‌نمایی برنامۀ سیاسی‌تان را پیش ببرید.

اگر انتظار تعادل دارید، خودتان هم باید با اعتدال رفتار کنید. نمی‌توانید مدام سمت حکومت بایستید، انتقادهای درست و بجا را نادیده بگیرید، تنها واکنش‌تان به انتقادها پرداختن به تندی‌ها باشد و هم‌زمان مدعی باشید که مظلوم واقع شده‌اید. چنین رویکردی خود یکی از عوامل ترویج خشونت است چراکه شما فضایی را خلق می‌کنید که منتقدان‌تان را برای دوری جستن از اتهام آزار آنلاین وادار به سکوت می‌کنید.

هرچند من شیوه‌های توهین‌آمیز و تحقیرآمیز را نمی‌پسندم و معتقدم با تکیه بر استدلال بهتر و مؤثرتر می‌توان گفتمان آزادی و دموکراسی را ترویج کرد و به پیش برد و نیازی به توهین و تحقیر نیست.

تحریف واقعیت

حوزۀ نهایی حوزۀ امنیت اطلاعات و اخبار است که از آن با «سواد رسانه‌ای» هم یاد می‌شود. ما به لطف شبکه‌های اجتماعی روزانه در معرض حجم بسیار زیادی از اطلاعات و اخبار هستیم که مستقیماً بر تحلیل ما از اوضاع و احوال جامعه و واکنش احتمالی‌مان به آن تأثیر می‌گذارد. اگر نتوانیم اطلاعات درست را از دروغ‌رسانی (دیس‌اینفورمیشین) و نیز غلط‌رسانی (میس‌اینفورمیشن) تشخیص بدهیم، در مسیر ناامن و پر از تله‌های تحلیلی خواهیم افتاد که می‌تواند هم زندگی دیجیتالی و هم زندگی آفلاین ما را به خطر بیندازد.

راه کسب سواد رسانه‌ای تمرین مداوم در داشتن نگاه انتقادی به اطلاعات و اخبار، اطمینان از منبع خبر، آشنایی با گفتمان‌های مختلف سیاسی و از همه مؤثرتر آشنایی با مغالطه‌هاست.


راه کسب سواد رسانه‌ای تمرین مداوم از جمله در نگاه انتقادی داشتن به اطلاعات و اخبار است

معمولاً هر خبر جعلی یا تحلیل حاوی دروغ‌رسانی (دیس‌اینفورمیشین) بر بستر یک یا چند مغلطه رخ می‌دهد که با شناسایی آن‌ها می‌توان مشت دروغ‌گو را باز کرد. بر اساس منابع معتبر، چهار شاخص برای تحریف واقعیت می‌توان در نظر گرفت. از آن‌جا که جمهوری اسلامی مهم‌ترین تهدید برای امنیت اطلاعات و اخبار به زبان فارسی است، تلاش می‌کنم با ارائه مثال این چهار شاخص را در رفتار و گفتار حامیان جمهوری اسلامی توضیح دهم.

۱. برچسب‌زنی برای بی‌اعتبار کردن مخالفان و در نتیجه زیر سؤال بردن گفتار آن‌ها

حامیان جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند مخالفان‌شان را به شیوه‌های مختلف بی‌اعتبار کنند تا از این طریق،گفتار ایشان بی‌اعتبار شود و از تأثیر بیفتد. مثلاً به‌دروغ می‌گویند فرزاد کمانگر مبارزۀ مسلحانه کرده بود، نوید افکاری قتل کرده بود، اپوزیسیون جنگ‌طلب است، کشته‌شدگان آبان اموال عمومی را تخریب کرده بودند، یا انتشار دروغ‌های اخلاقی درباره مخالفان حکومت، یا این‌که رسانه‌های مخالف وابسته و خائن‌اند و بسیاری مثال‌های دیگر.

۲. منحرف کردن افکار عمومی

هر زمانی که جمهوری اسلامی با موضوعاتی که افکار عمومی درباره آن‌ها حساس شده مخالف است، تلاش می‌کند با ایجاد حواس‌پرتی و انتشار موضوعات انحرافی و موازی فضا را گل‌آلود کند و با هیاهو آن را به سود خود تغییر دهد.

مثلاً در اوج هشتگ «نه به اعدام» موضوع بازتأیید جنسیت محمدرضا فروتن مطرح می‌شود. این یکی از شیوه‌های نهادهای امنیتی است که نوعی سانسور و فریب محسوب می‌شود. در این شیوه خبر اصلی به حاشیه برده می‌شود و در کنار آن افکار عمومی درگیر حاشیه و سردرگمی می‌شود. یا مثلاً در یک موضوع مشابه دیگران را متهم می‌کنند: «همه‌جا برق قطع می‌شود؛ همه‌جا حکومت مخالفانش را می‌کشد؛ همه‌جا فقیر هست؛ همه‌جا زندانی سیاسی هست و بسیاری نمونه‌های دیگر».

۳. ایجاد فضای رعب و وحشت

از نمونه‌های مشهور، ایجاد فضای رعب و وحشت گراهای امنیتی دادن علیه فعالان مدنی و سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در داخل کشور است؛ مثلاً تهدید کردن فعالان رسانه‌ای از سوی حسام‌الدین آشنا که به موضوع حمله سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراینی و قتل ۱۷۶ نفر پرداخته بودند، یا تهدید روزنامه‌نگاران مستقل و آزار و اذیت خانواده‌های آنان یا ربودن روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی و سیاسی مانند روح‌الله زم و قتل آن‌ها همگی مثال‌هایی هستند تا از بروز واقعیت و انتشار اطلاعات درست جلوگیری شود.

۴. تحریف واقعیت

هر زمانی که جمهوری اسلامی و حامیانش از واقعیتی خوش‌شان نمی‌آید، آن را تحریف می‌کنند. یک نمونه از تحریف واقعیت، راه‌اندازی روایت‌های موازی و جعلی است.

بزرگراه‌های تهران به دلیل اعتراضات آبان ۹۸ بسته بود اما حکومت می‌گفت بارش برف بزرگراه‌ها را مسدود کرده است؛ هواپیمای اوکراینی را با موشک زدند و ۱۷۶ نفر را کشتند اما می‌گفتند امکان ندارد هواپیمایی که با موشک زده شود به آن شکل سقوط کند؛ می‌گویند حجاب اجباری فرهنگ ایرانیان است و آن‌ها خودشان انتخاب کرده‌اند این‌چنین زندگی کنند؛ جمهوری اسلامی یک حکومت دموکراتیک است. همۀ این مثال‌ها نوعی تحریف واقعیت هستند که بخشی از واقعیت با دروغ آمیخته می‌شود تا یک روایت مطلوب حکومت ساخته و تبلیغ شود.

سخن پایانی

در هر سه سطح امنیت دیجیتال- حساب‌های دیجیتالی، امنیت ذهن و روان، امنیت اطلاعات و اخبار- جمهوری اسلامی خطرناک‌ترین تهدید به حساب می‌آید چراکه هم انگیزۀ کافی برای به خطر انداختن امنیت دیجیتال را دارد و هم با سوءاستفاده از اموال ملی توان لجستیکی آن را دارد که فعالانه هم علیه مخالفانش کمپین‌های بدنام‌سازی و تخریب شخصیت راه‌اندازی کند و هم با تحریف واقعیت و ارائۀ روایت‌های دروغین و مطلوب خود فضای گفت‌وگوهای مردمی را کنترل و منحرف کند.

برای مقابله با چنین تهدیدهایی باید شیوه‌های آن‌ها را شناخت و با چشمان باز در مسیر خنثی کردن این تهدیدها گام برداشت. این فرایند نیاز به تمرین و صبر و همدلی دارد و مسیری است پرپیچ‌وتاب و دشوار که با آگاهی روزافزون مردم، می‌توان از آن عبور کرد.

 

12.09.2021

 

نماینده مجلس: کسی‌ که دنبال عینک آفتابی و آلات موسیقی است، 

از ایران برود...

کمی پس از اعلام این ممنوعیتغلام‌علی آهنکوب‌نژاد، رئیس اتحادیه عینک‌سازان و عینک‌فروشان اهواز اعلام کرد که ورود «عینک آفتابی» هم به کشور ممنوع شده و این کالا جزء کالا‌های لوکس حساب می‌شود.
در همین رابطه، سیدکاظم موس، وی، نایب رئیس اول کمیسیون اقتصادی مجلس یازدهم در گفتگو با سایت دیده بان ایران به ممنوعیت واردات آلات موسیقی و عینک آفتابی واکنش نشان داد.
نایب رئیس اول کمیسیون اقتصادی مجلس یازدهم در باره ممنوعیت عینک آفتابی گفت: در خصوص ممنوعیت ورود عینک آفتابی، اگر مردم از آن استفاده پزشکی می‌کنند و توسط پزشک معالج توصیه به استفاده از آن شده است، در این مورد اشکالی ندارد. اگر یک مکانیسم در چارچوب قانون برای استفاده از عینک آفتابی تبیین شود، استفاده از آن اشکالی ندارد. وی در ادامه افزود: اگر عینک آفتابی نیاز مردم باشد، اشکالی ندارد البته با توجه به شرایطی که گفتم و اینکه ارز بر نباشد ورود آن به کشور هیچ اشکالی ندارد.
نایب رئیس اول کمیسیون اقتصادی مجلس یازدهم نایب اول رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس یازدهم در رابطه ممنوعیت ورود ابزارآلات موسیقی به دیده بان ایران گفت: ورود آلات موسیقی به کشور به صلاح نیست، چون کشور ما جمهوری اسلامی است. چرا باید با وجود این همه شهدا و علمایی که داریم آلات موسیقی به کشور وارد شود؟ موضوع آلات موسیقی و لوازمی از این قبیل آقندر مهم نیستند که ما حتی برای آن وقت و ارزی خرج کنیم.
موسوی با تاکید بر این موضوع که صلاح نیست آلات موسیقی به کشور وارد شود، افزود: بنده صلاح نمی‌دانم که این لوازم به کشور وارد شود. بنده و همکارانم به عنوان خادم مردم دغدغه شب و روز ما فقط معیشت مردم است. وی در ادامه تاکید کرد: آلات موسیقی که جزء کالای اساسی نیست که ما ورودش را الزامی بدانیم. عینک افتابی و یا آلات موسیقی باشد یا نباشد هیچ تفاوتی در زندگی مردم ایجاد نمی‌کند. موسوی در پایان گفت: اگر افرادی که به دنبال آلات موسیقی یا امیال شخصی‌خودشان هستند، کشور‌های دیگر هستند می‌توانند از ایران بروند...

08.09.2021

...آمنه شهبازی ۳۶ ساله و مادر سه فرزند، دو پسر و یک دختر بود

 از خاوران در دهه۶۰ تا آبان ۹۸، هرسال به جمع خانواده‌های دادخواه در ایران اضافه شد؛ خانواده‌هایی که عزیزان‌شان را در جریان اعتراضات یا در زندان از دست دادند و پس از آن مسیر زندگی‌شان دگرگون شد. مجموعهٔ مستندهای کوتاه «دادخواهی» روایت رنج دادخواهان کشته‌شدگان آبان است که هفتمین بخش آن به آمنه شهبازی و برادرش، مهدی، اختصاص دارد.

آمنه شهبازی ۳۶ ساله و مادر سه فرزند، دو پسر و یک دختر، بود. او در روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ در مارلیک کرج به‌قصد خریدن دارو برای دخترش «باران» از خانه خارج شد. در راه بازگشت مواجه شد با درگیری‌ای که بین معترضان و نیروهای امنیتی جریان داشت. آمنه به جوانی برخورد که یکی از پاهایش تیر خورده بود و به کمک نیاز داشت. خواست زخم پای جوان تیرخورده را ببندد که تک‌تیراندازان نیروهای امنیتی از بالای پشت‌بام به گردنش از پشت شلیک کردند و او را کشتند.

مهدی، برادر آمنه: یکی از افراد خانواده که رفته بود جنازه را شناسایی کند، دید همه‌جای بدن آمنه سالم است و جای تیر دیده نمی‌شود. دستش را انداخت زیر سر آمنه و متوجه شد دقیقا زیر گردنش سوراخ است طوری که دو انگشتش در حفره پشت گردن آمنه فرو رفت

برادر آمنه : بعد از چند روز ما مطلع شدیم که آمنه شهید شده. حتی به مادرم هم گفتیم آمنه حالش بد است و در بیمارستان بستری شده، اما مادرم همان لحظه گفت نه، آمنه را کشتند، چند روز هم هست از او خبر ندارم...

ادامه گزارش از رادیوفردا